کورکورانه یا ببخشید آقا ساعت چنده؟

داستانک‌ها و پاراگراف‌ها

-->

سه‌شنبه، دی ۰۱، ۱۳۸۸

گروه سالمندان

اگر که ما در زندگیِ قبلیمان غریبه نبوده¬ایم..و این همان احساسیست که با نگاه به چشمانِ یکدیگر می¬شناسیم.. هرگز بر خود نخواهم بخشید که با تکرار و تکرار و بودن عادی ِکنار ِهم همه¬چیز را از دست بدهیم.. خاطراتِ دوست داشتنی از من حتما از خودِ همیشگی ِمن بهترند.
.....
شبها راز ِماندگاری ِدوستیها هستند..بهترین خاطرات و شگفت¬انگیزترین لحظه¬های ِدوستی دور از نور ِخورشیدند.. کنار ِسایه¬هایی که با آتش درست شده¬اند.. و اندک نور ِماه..