نصایح یک دروغگو
اولین قدم در آب. آب تا زانوها. وقتی میخوای یه چیزی رو شروع کنی، دستهاتو به هم گره کن و دعا بخون. که مبادا روزی اون چیز بشه طنابی دور گردنت و خفه ات کنه و ذرّه ذرّه بکشدت. عاشقِ اون چیز باش یا حداقل اداشو در بیار که از گزند دیگران در امان بمونی.
....
دومین قدم در آب. آب تا سینه. وقتی میخوای یه چیزی رو تموم کنی، مواظب زخمهاش باش که سر باز نکنند و خون قاطی نشه با آب. مواظبِ اشکها باش که قاطی نشن با آب. متنفر باش که هر بار فکر کردن بهش کاردی نباشه که فرو میره تو پهلوت.
....
سومین قدم در آب. زیرِ آب. انعکاس خود در اطراف. انعکاسی با جای خفگی در گردن، پر از زخمِ باز شده، پر از اثرِ ضربهی کارد.
....
دروغ گفتم.
....
دومین قدم در آب. آب تا سینه. وقتی میخوای یه چیزی رو تموم کنی، مواظب زخمهاش باش که سر باز نکنند و خون قاطی نشه با آب. مواظبِ اشکها باش که قاطی نشن با آب. متنفر باش که هر بار فکر کردن بهش کاردی نباشه که فرو میره تو پهلوت.
....
سومین قدم در آب. زیرِ آب. انعکاس خود در اطراف. انعکاسی با جای خفگی در گردن، پر از زخمِ باز شده، پر از اثرِ ضربهی کارد.
....
دروغ گفتم.
2 Comments:
قدم اخر .. اون ور آّب ...
خبری نبود!
woow aslan yadam rafte chetor mishe comment gozasht:D
ارسال یک نظر
<< Home